تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر بیداری اسلامی کشورهای منطقه
انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی
چکیده حدیث این ماجرا را رهبر معظم انقلاب، اینگونه ترسیم کردهاند: «قبل از انقلاب اسلامی در بسیاری از کشورها و از جمله کشورهای اسلامی، گروهها و جوانها و ناراضیها و آزادیطلبها یا ایدئولوژیهای چپ وارد میدان میشدند اما بعد از انقلاب اسلامی، پایه و مبنای حرکتها و نهضتهای آزادیبخش، اسلام شد. امروز در هر نقطهای از دنیای وسیع اسلام ـ که جمعیت یا گروهی، به انگیزه آزادیخواهی و ضدیت با استکبار حرکت میکندـمبنا و قاعده کار و امید و رکنشان تفکر اسلامی است.» ۱ـ تحریف اسلام و وارونه جلوه دادن مفاهیم دینی مقدمه در بخش پنهان این ماجرا، قطعا صدها پروژه مطالعاتی امنیتی و عملیاتی در دستورکار سرویسهای اطلاعاتی ـ امنیتی قدرتهای مخالف اسلام بوده و در حال اجرا میباشد که احیانا برخی از این عملیات به دلایلی آشکار شده است. این تلاش گسترده همپای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در راستای محدود کردن این تحول و جلوگیری از گسترش بیشتر بیداری اسلامی با حساسیت بیشتر و شدت مضاعفی پیگیری گردید. در همان سالهای نخست پیروزی انقلاب، سران کشورهای سلطهگر به موضعگیری و تهاجم علیه انقلاب پرداخته و راه مقابله با آن را در پیش گرفتند. زیرا کارشناسان و نظریهپردازان این کشورها دریافته بودندکه انقلاب اسلامی ایران نقش اساسی در دامن زدن به شعله آزادیخواهی، استقلالطلبی، هویتجویی اسلامی و گسترش و تعمیق آن در کشورهای دیگر دارد. تأثیر انقلاب اسلامی دربیداری اسلامی خودآگاهی مسلمانان به ویژه در کشورهای اسلامی از قدرت خویش، بازگشت به قرآن، تکیه به فرهنگ غنی اسلامی و الهامگیری از انقلاب ایران مسألهای نبود که هضم آن برای صاحبان قدرت آسان باشد. الکساندر هیک میگوید: «به نظر من خطرناکتر از این (مشکلات بینالمللی) عواقب گسترش بنیادگرایی اسلامی است که در ایران پا گرفته و اکنون عراق و ثبات تمام رژیمهای عرب میانهرو را در منطقه تهدید میکند. این پدیده اگر از کنترل خارج شود منافع ابرقدرتها را به خطرناکترین وجه به مخاطره خواهد انداخت.» (۳) الهامگیری مسلمانان از ایران همچنان در تدوین کتابها و تیراژ و حجم فروش این دست از کتابها، و نیز در رسانهها و مطبوعات چشمگیر بوده است. مجیبالرحمان شامی ـ روزنامهنگار حسن سلیمان ـ امام مسجد کیپ تاون آفریقای جنوبی دکتر شقاقی در کتاب «امام خمینی راهحل جدید جهان اسلام» روش انقلاب ایران را مؤثر دانسته و برای تداوم مبارزه، انقلاب اسلامی ایران را شایسته پیروی، معرفی میکند. وی در بخشی از کتاب، امام را اینگونه معرفی میکند: «مظهر جریانی نو بود که اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی مطرح میکرد تا از طریق برپایی حکومت اسلامی، همه ابعاد زندگی و مشکلات آن را حل و فصل نماید.» آنگاه که روشنفکران و مبارزین برای تداوم کار خود و توجیه پیروان خویش به ناسیونالیسم و مکاتب فکری چپگرایانه روی میآوردند، انقلاب اسلامی را نمونهای جدید از تمدن بشری دانسته که: «پایان کار اندیشههای لائیک و همه دیگر انواع اندیشههایی را کهمیخواستند جایگزین اسلام شوند اعلام کرد.» (۸) حدیث این ماجرا را رهبر معظم انقلاب اینگونه ترسیم کردهاند: «قبل از انقلاب اسلامی در بسیاری از کشورها و از جمله کشورهای اسلامی، گروهها و جوانها و ناراضیها و آزادیطلبها با ایدئولوژیهای چپ وارد میدان میشدند، اما بعد از انقلاب اسلامی پایه و مبنای حرکتها و نهضتیهای آزادیبخش اسلام شد. امروز درهر نقطهای از دنیای وسیع اسلام که جمعیت یا گروهی به انگیزه آزادیخواهی و ضدیت با استکبار حرکت میکنند، مبنا و قاعده کار و امید و رکنشان، تفکر اسلامی است.» (۹) … امروز نماینده مجلس یک کشور مادی که هفتاد سال بر مبنای ماتریالیسم دیالکتیک اداره شده است به من میگوید: «به برکت امام شما، در پارلمان کشورم، سخنرانیها با «بسمالله الرحمن الرحیم» شروع میشود.» (۱۰) امام عزم آن داشتند که تجربههای به دست آمده از انقلاب را به جهان صادر کنند و با اطمینان بر این عقیده بودند که اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد: «ما به تمام جهان تجربههایمان را صادر میکنیم و نتیجه مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچکترین چشمداشتی به مبارزان راه حق انتقال میدهیم و مسلماً محصول صدور این تجربهها جز شکوفههای پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلامی برای ملتهای دربند نیست. روشنفکران اسلامی همگی با علم و آگاهی باید راه پرفراز و نشیب دگرگون کردن جهان سرمایهداری و کمونیزم را بپیمایند و تمام آزادیخواهان باید با روشنبینی و روشنگری، راه سیلی زدن بر گونه ابرقدرتها خصوصا آمریکا را بر مردم سیلیخورده کشورهای اسلامی و جهان سومی ترسیم کنند. من با اطمینان میگویم اسلام ابرقدرت را به خاک مذلت مینشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدودهی خود را یکیپس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.» (۱۱) بیداری اسلامی هر چند پیش از انقلاب در ایران، و در دو سدهی اخیر در کشورهای مختلف شکل گرفته بوداما اگر بیداری اسلامی را در یک منحنی رسم کنیم، امام را در طی این ۲۰۰ سال در قلهی این منحنی میتوان ترسیم نمود. با توجه به رهبری بینظیر امام در رویارویی با قدرتها و به پیروزی نشاندن یک انقلاب و راهبری موج بیداری اسلامی و مواجهه با مسائل آن، بررسی مشکلات و موانع این پدیده از دیدگاه آن بزرگمرد تاریخ، از اهمیت زیادی برخورداراست. تحلیل و بررسی این موانع، مبتنی بر یافتههای امام، باید دستاوردی گرانسنگ برای اسلامخواهان، صاحبنظران و رهبران جنبشهای اسلامی تلقی شود. موانع بیداری اسلامی ۱ـ تحریف اسلام و وارونگی مفاهیم دینی از طرف دیگر، تمایلات فرقهای و عربی، ورود افکار و اندیشههای یونانی و فرهنگ غیراسلامی، الهامگیری از آموزش و جهانبینی غربی، آرمانهای اسلامی را به انزوا کشانید. بعدها این مسائل، موجب این پندار شدکه اسلام با دورهی معاصر، سنخیت ندارد. از این رو بسیاری از افراد که به دنبال احیای دینو تفکر دینی در جامعه بودهاند از بازنگری در برخی از مفاهیم کلیدی اندیشه اسلامی که پیش از آن به دلیل تعبیرهای غلط موجب ابهام و رکود شده بود شروع کردند. افرادی از قبیل سیدجمال، محمد عبده، محمد اقبال، دکتر علی شریعتی، و…. به دلیل همین دریافت، چنان روشی را در سرلوحهی فعالیتهای خویش برگزیدند. امام در پاسخ به سؤال چیستی ریشههای انقلاب، به محتوای اصیل تشیع اشاره دارند: «سؤال: تصور میکنم که آنچه امروز در حیات یک جنبش تودهای در ایران اتفاق میافتد، ریشههایش در یک نوع رنسانس شیعه یافت میشود. ممکن است شرح دهید که چه فعالیتها و بحثها و مبارزاتی در سی سال اخیر فعالیت شما را تشکیل داده است؟ جواب: یکی از خصلتهای ذاتی تشیع از آغاز تاکنون مقاومت و قیام در برابر دیکتاتوری و ظلم است که در تمامی تاریخ شیعه به چشم میخورد، هر چند که اوج این مبارزات در بعضی از مقطعهای زمانی بوده است. در صد سال اخیر حوادثی اتفاق افتاده است که هرکدام در جنبش امروز ملت ایران تأثیری داشته است. انقلاب مشروطیت، جنبش تنباکو و…. قابل اهمیت فراوان است….» (۱۳) «… اسلام دین افراد مجاهدی است که به دنبا حق و عدالتند، دین کسانی است که آزادی و استقلال میخواهند، مکتب مبارزان و مردم ضد استعمار است. اما اینها اسلام را طور دیگری معرفی کردهاند… برای این منظور که خاصیت انقلابی و حیاتی اسلام را از آن بگیرند و نگذارند مسلمانان در کوشش و جنبش و نهضت باشند… تبلیغ کردهاند که اسلام دین جامعی نیست، دین زندگی نیست، برای جامعه نظامات و قوانین ندارد. طرز حکومت و قوانین حکومتی نیاورده است. اسلام فقط احکام حیض و نفاس است، اخلاقیاتی هم دارد، اما راجع به زندگی و اداره جامعه چیزی ندارد….» (۱۴) همه کوشش امام در مردمی بودن حکومت و ایجاد یک نظام جمهوری از جایگاه یک اسلامشناس و مجتهدی اندیشهور، برای بسیاری تازگی داشته و شگفتآور بود. آنچه او در مورد زنان و نقش آنان در جامعه، فقه حکومتی و اجتهاد، نفی تحجر و واپسگرایان و مقدسمآبان، اسلام پابرهنگان و… میاندیشید موجب طرح دوباره اسلام در صحنه حیات بشری به ویژه در جهان اسلام شدودر آن روحی تازه دمید. ادامه دارد.........
نظرات شما عزیزان:
"
——–
مطالعه بیداری اسلامی و بررسی و تجزیه و تحلیل آن از مدتها پیش در دستور کار قدرتهایی قرار گرفته که از آن احساس بیم و هراس داشتهاند و هم اینان برای فهم و شناساسی بیداری اسلامی و یافتن راههای مقابله و انهدام و یا به انزوا کشاندن این موج، تلاشهای گستردهای را شروع کردهاند. بسیاری از صاحبنظران در پدیدهی جنبشهای اسلامی معاصر معتقدند که انقلاب اسلامی ایران، یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و ازدیاد فعالیتهای مؤثر در جوامع عربی و اسلامی بوده است.
برخی از موانع بیداری اسلامی از دیدگاه امام خمینی(ره) عبارت است از:
۲ـ حکام کشورهای اسلامی
۳ـتفرق
۴ـ تحجر و جمود مقدسنماها
۵ـ روشنفکرنماها
۶ـ آخوندهای وابسته به قدرتها و دنیاطلب
——–
بیداری اسلامی در دهههای اخیر در کشورهای اسلامی و در بین مسلمانان سایر کشورها پدیدهای است که شگفتی آفریده است. مطالعه این پدیده و بررسی و تجزیه و تحلیل آن از مدتها پیش در دستور کار قدرتهایی قرار گرفته که از آن احساس بیم و هراس داشتهاند و هم اینان برای فهم و شناسایی بیداری اسلامی و یافتن راههای مقابله و انهدام و یا به انزوا کشاندن این موج؛ تلاشهای گستردهای را شروع کردهاند. نشست، کنفرانس، میزگرد، مصاحبه و سمینارهای علمی با شرکت صاحبنظران و اندیشمندان در جهت شناسایی هر چه بیشتر گرایشات فزاینده دینی تنها بخشی از این تلاش را نشان میدهد. سفارش کتاب، پایاننامه و فراخوان مقالات، بخش علنی دیگر این کوشش است.
——————————————-
بسیاری از صاحبنظران در پدیده جنبشهای اسلامی معاصر معتقدند که انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و ازدیاد فعالیتهای مؤثر در جوامع عربی و اسلامی بوده است. نظریه تأثیرپذیری کشورهای اسلامی از انقلاب، مبتنی بر سخنان رهبران جنبشهای آزادیبخش و الگوبرداری آنان از انقلاب ایرانو مطالعهی تحولات و رویدادهایی است که در کشورهای اسلامی رخ داده است. امام خمینی خود بر این نکته واقف بودند و به آن افتخار داشتند. «آوای انقلاب بزرگ ایران در کشورهای اسلامی و دیگر کشورها طنینانداز و افتخارساز است…» (۱) همین نکته را خبرنگاری یک ماه قبل از پیروی انقلاب از امام سؤال میکند: «سوال: آیا فکر میکنیددامنهی حوادث ایران به ترکیه نیز کشیده شود؟ جواب: نهضت مقدس ایران نهضتی اسلامی است و از این جهت بدیهی است که همه مسلمین جهان تحت تأثیر آن قرار میگیرند.» (۲)
«هیچ کس باور نداشت که در عصر حاضر اصول اسلام، عملی باشد… انقلاب ایران جان تازهای به اندیشه اسلامی بخشید و ثابت کرد که اصول اسلامی کماکان کاربرد دارد و میتواند مبنای جامعه امروزی قرار گیرد….» (۴). «مهمترین اثر و کار امام این بود که دیکتاتوری در اسلام مجاز نمیباشد. مردم حق انتخاب دارند و نمیتوانحقوق ایشان را رعایت نکرد.» (۵)
«الهام و الگو گرفتن از ایران به ویژه درکیپ تاون نقش بسزایی در براندازی رژیم آپارتاید ایفا نمود…» (۶)
وی تأثیرگذاری امام را بر کشورها، ناشی از اسلام میداند: «منشأ تفکرات انقلاب امام دین مبین اسلام بود. بدون شک این تفکرات و همچنین رهبری امام به مسلمانان خصوصا جوانان انگیزه مبارزه بخشید…» (۷)
امام بنیان ارزشهای مادی را در دنیا لرزانیده است. رهبر کمونیست کشوری دوردست،با قدرت مادی بالا و دارای پیشرفتهای زیاد، میگوید: خواهش میکنم کتابی درباره اسلام بدهیدتا مطالعه کنم.»
————————-
با دور شدن تدریجی جوامع اسلامی از مفاهیم و آموزههای اصلی و اصیل اسلامی و دگرگون شدن پیام اولیه عدالتخواهانه اسلام، این مکتب به آرامی از بالندگی افتاد، دچار انحراف گشت و به خمودی گرایید. مفاهیم ارزشمندی از قبیل عدالت، قسط، جهاد، حج ابراهیمی، شهادت، امر معروف و…. به دلیل خطرآفرین بودن برای قدرتمداران، یا به آفت تحریف دچار گشت و یا به بوته فراموشی سپرده شد؛ و به جای آن مباحثی از قبیل تقدیر و جبر، حدوث و یا قدیم بودن قرآن و مسائلی از این دست، سالها مهمترین موضوع تفکر دینی و اسلامی میگردد،؛ توسط اینگونه مباحث دغدغههای دینی مردم کنترل شده و محوری برای مشغول کردن اندیشمندان گردیده است.
بیشتر تحصیلکردهها، غافل از داشتهها و اندوختههای غنی فرهنگ اسلامی خویش، کلید توسعه و حتی نجات جامعه را در اتخاذ علوم، ارزشها و فلسفه غربی دیدند. امام در دیداری که با برخی مسئولین دارد به این نکته اشاره میکنند که دشمنان راه نجات خود را در این دیدهاند که یا اسلام در این کشورها نباشد و یا لااقل محتوا نداشته باشد. هرچند در بخش اول توفیقی نداشتهاند، اما نسبت به بیمحتوا کردن اسلام موفق بودهاند. (۱۲)
«همه توطئههای جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم: اسلام، جوابگوی جامعه است و حتما در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.» (۱۵)
۱٫امام خمینی،۱/۹/۵۷
۲٫صحیفه نور، ۴/۱۱۴
۳٫ روزنامه اطلاعات،۱/۱۲/۶۱
۴٫ مجلهی حضور، ش ۳۴،ص۱۵
۵٫ همان، ص ۱۳٫
۶ و ۷٫ همان، ص ۲۲٫
۸٫ دکتر شقاقی، امام خمینی راهحل جدید جهان اسلام، ص ۳۷٫ این کتاب در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹) از سوی دارالمختار الاسلامی در قاهره به چاپ رسیده است.
۹٫ حدیث ولایت، ج ۲، ص ۲۹۶
۱۰٫ همان، ج ۱، صص ۶۳ و ۶۲٫
۱۱٫ صحیفه نور، ۲۰/۱۱۸
۱۲٫ همان، ۱۲/۱۰/۶۱
۱۳٫ همان، ۱۹/۱۰/۵۷
۱۴٫ ولایت فقیه، ص ۳ ـ ۵
۱۵٫ پیام امام به حوزههای علمیه، ۳/۱۲/۶۷
۱۶٫ صحیفه نور، ۱۲/۲۷۸
۱۷٫ همان، ۲۶/۹/۵۸٫
۱۸٫ صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۹۱
۱۹٫ مقاله «شیعه و سنی؛ فریادی اسفناک و بیاثر» نوشته عزالدین ابراهیم؛ مجله الطلیعه الاسلامیه؛ سال اول، پیش شماره ۱۹۸۳، ص ۲۸
۲۰٫ صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۷۸
۲۱٫ ولایت فقیه، حضرت امام، ص ۷۳
۲۲٫ پیام امام به زائران بیتاللهالحرام، ۲۱/۶/۵۹
۲۳٫۱۵/۶/۶۰
Design By : Night Melody